یکی از مباحث بسیار مهم در مسائل اجتماعی، میزان و نحوه ارتباط انسانها و به عبارتی، دوستیها و روابط دوستانه با یکدیگر است. انسان از انتخاب دوست ناگزیر است و محتاج به دوست.
نکته مهم در این میان، تأثیر بسیار زیاد دوست بر شخصیت انسان است که در آیات قرآن کریم و روایات معصومان علیهمالسلام، به این موضوع اشاره شده است.
در سوره فرقان خداوند حال برخی ظالمان را اینگونه بیان میدارد: (روز قیامت) روزی است که میبینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را میگزد و (میگوید:ایکاش با فلان شخص دوست نمیشدم!
امیرالم?منان سلام الله علیه میفرماید: کسی که شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه کنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند پس بدانید که او نیز هیچ بهرهای از دین خدا ندارد.
مترادف واژه دوست، در قرآن کلماتی مثل صدیق، خلیل، خَلطاء، وَدَّ، ولی، اخوه آمده است.
قرآن مجید در یک قانون کلی همه م?منین را با هم دوست و برادر می داند، و انتظار دارد، نگاه م?منین به همدیگر از همین منظر باشد.
«إِنَّمَا الْمُ?ْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[1] پس با توجه به این آیه همة م?منین با همدیگر دوست و برادر هستند، و باید برای پیشرفت در امور دنیوی و اخروی خود کمک حال همدیگر باشند و اگر در انتخاب دوست دقت نکنیم، موجب افسوس در روز قیامت می شود. در قرآن از قول دوزخیان آمده:
«یا وَیلَتى لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً»[2] ؛ ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!
صحنه قیامت، صحنه ندامت و پشیمانی است و یکی از موارد حسرت خوردن انسانها در آن روز، تأسف بر انتخاب رفیق بد است، که او را از راه راست منحرف کرده است.
بدون شک عامل سازنده شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ امور مختلفی است که مهم ترین آنها همنشین و دوست و معاشر است، چرا که انسان خواه ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد.[3]
در آیه ای دیگر از قرآن مجید به یکی از حالات دوستان بد و صفات زشتی که دارند، پرداخته می شود و اینکه فقط م?منین می تواند برای شما دوستان خوبی باشند.
تبدیل شدن دوستی هایی که بر پایه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبیعی است، چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود می شمرد و تنها انسانهای با تقوی هستند که پیوند دوستی آنها هم در زندگی دنیا و هم در سرای آخرت موجب برکت می باشد و این به خاطر آن است که محور دوستی آنان خداوند متعال می باشد، نتایج پربار این دوستیها در قیامت آشکارتر می شود
«... وَ إِنَّ کثِیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیبْغِی بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِیلٌ ما هُمْ...»[4]
... بسیاری از دوستان و افرادی که با هم سر و کار دارند به یکدیگر ستم می کنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عده آنان کم است.
آریآنها که در معاشرت و دوستی حق دیگران را به طور کامل رعایت کنند و کمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، کمند، تنها کسانی می توانند، حق دوستان و آشنایان را بطور کاملاً عادلانه ادا کنند که از سرمایه ایمان و عمل صالح بهره کافی داشته باشند.[5]
آیة دیگر در رابطه با دوست، توصیفی از صحنه های قیامت است، که نشانگر حال دوستان در آن روز می باشد.
«الْأَخِلاَّءُ یوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِینَ»[6]
دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران.
بله تبدیل شدن دوستی هایی که بر پایه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبیعی است، چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود می شمرد و تنها انسانهای با تقوی هستند که پیوند دوستی آنها هم در زندگی دنیا و هم در سرای آخرت موجب برکت می باشد و این به خاطر آن است که محور دوستی آنان خداوند متعال می باشد، نتایج پربار این دوستیها در قیامت آشکارتر می شود.[7]
آیه بعد باز نشانگر یک قانون کلی است، که م?منین در هیچ زمان و حالی دشمنان خدا و رسول او را دوست خود قرار نمی دهند.
«...لا تَجِدُ قَوْماً ی?ْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...»[8]
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند...
آری در یک دل دو محبت متضاد نمی گنجد و با ایمان واقعی و کسی است که با دوستانی رفاقت می کند که در خط خدا و رسول او باشند.
خصوصیات یک دوست خوب از منظر قرآن
1- ایمان
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنْ الْحَقِّ ممتحنه/1 ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آنان اظهار محبت میکنید؛ در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده، کافر شدهاند.
2- احترام به مقدسات و مسائل دینی
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ … وَإِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا مائده/ 57ـ 58 ؛ای کسانی که ایمان آوردهاید! افرادی که ایین شما را به باد استهزا و بازی میگیرند ـ از اهل کتاب و مشرکان ـ ولی خود انتخاب نکنید… آنها هنگامی که (اذان میگویید و مردم را) به نماز فرامیخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند.
3- راستگویی
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ توبه/ 119؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
4- دوستی دوطرفه
اگر انسان قصد دوستی با کسی را دارد، باید ببیند که آیا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟
هَا أَنْتُمْ أُوْلَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یحِبُّونَکُمْ آلعمران/ 119؛ شما کسانی هستید که آنها را دوست میدارید، اما آنها شما را دوست ندارند.
آری، اگر دوستی یکطرفه باشد، باعث ذلت و خواری میگردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود.
آنها که در معاشرت و دوستی حق دیگران را به طور کامل رعایت کنند و کمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، کمند، تنها کسانی می توانند، حق دوستان و آشنایان را بطور کاملاً عادلانه ادا کنند که از سرمایه ایمان و عمل صالح بهره کافی داشته باشند
5- دو رو نبودن
وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیکُمْ الْأَنَامِلَ مِنْ الغَیظِ آلعمران/ 119؛ و هنگامی که شما را ملاقات میکنند، (به دروغ) میگویند: ایمان آوردهایم، اما هنگامی که تنها میشوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان میگزند.
6- خیر خواه بودن
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَایأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَاعَنِتُّمْ آلعمران/118؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید؛ آنها از هر گونه شر و فسادی درباره شما کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.
7- خوش اخلاق بودن
یکی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است که جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی ،هم دوستیها را پایدار میسازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوق العادهای دارد:
ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَکَ وَبَینَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ فصلت/ 34؛بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی میکند، گویی دوستی گرم و صمیمی است.
در مقابل، تحمل نکردن دیگران و تندخو بودن، باعث میشود آنان از اطراف انسان پراکنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ آلعمران/ 159؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند.
پی نوشت ها :
[1] . حجرات/ 10.
[2] . فرقان/ 28.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1353 هـ . ش، ج15، ص 72.
[4] . ص/ 24.
[5] . نمونه، ج 19، ص 242.
[6] . زخرف/ 27.
[7] . تفسیر نمونه، ج 21، ص 110.
[8] . مجادله/ 22.
برداشتی از وبلاگ منتظران
امام حسینی که دوستش دارم و دوستش داری ،علاوه بر مظلوم و غریب و شهید و تشنه، صفات دیگری هم داشته است،اگر پشت ماشین مان با نستعلیقِ درشت مینویسیم "حسین عشق منی" ! و اگر به خاطر عزایش گریبان چاک میکنیم بدک نیست از منش و رفتارش هم چیزکی سرمان بشود از جمله :
*امام حسینِ روراست:
فرمود: شیعیان و پیروان ما آن کسانى هستند که قلب های آن ها از هر گونه دغل و نیرنگ و دو رویی سلامت و خالی باشد .1
*امام حسینی که محبتش را ابراز میکند:
عبیدالله بن عتبه چنین مىگوید:
«نزد حسین بن على(ع)بودم که حضرت سجاد وارد شد. حسین(ع)او را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینهچسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدر به فدایتباد، چقدر خوشبو و زیبایى!»2
*امام حسین ِروان شناس:
فرمود: کسی که امر به معروف می کند احتیاج دارد به اینکه به حرام و حلال عالم باشد.
گرفتار نفس خود نباشد.
خیرخواه مردم باشد.
با مردم مهربان و رفیق باشد.
گفتارش نیکو باشد.
به تفاوت اخلاق مردم شناخت داشته باشد ( بداند هر کس خلق و خویی دارد و با هر کس باید به طور خاص سخن گفت)
از مکر نفس آگاه باشد ( مبادا در قالب امر به معروف و نهی از منکر به اهداف شومی کشیده شود).
صبور باشد ( اگر از مردم آزاری دید) انتقام نگیرد و شکایت نکند.
با تعصب عمل نکند.
به خاطر نفسش خشم نکند (خشم او برای نفس خودش نباشد بلکه برای خدا باشد )3
* امام حسینِ کار راه انداز:
فرمود: هرکس گره اى از مشکلات مؤمنى باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح مى نماید.4
*امام حسینِ منظم:
فرمود: کارها و امور خود را همانند کسى تنظیم کن و انجام ده که مى داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار مى گیرد و مجازات خواهد شد و در صورتى که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت. 5
*امام حسینی که دلش جای کینه نیست:
فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم، از او مى پذیرم و گذشت مى نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) از جدّم رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسى که پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد. 6
*امام حسین ِ منتظر:
فرمود:.... برای قائم ما غیبتی است که گروه هایی در آن، از دین برمی گردند و گروههایی دیگر بر آئین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند، به آنها گفته می شود این وعده کی واقع خواهد شد اگر راست می گویید. آنان که بر این آزارها و تکذیب ها صبر کنند مانند کسی هستند که شمشیر به دست گرفته در پیشاپیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله جهاد کند. 7
و امام حسین های دیگری که عمل کردن به یکی از درسهایش میتواند زندگی فردی و اجتماعی خیلی از ما را زیر و زبر کند.
پی نوشتها:
1-تفسیرالإمام العسکرى(علیه السلام): ص 309، ح 154، بحارالأنوار: ج 65، ص 156، ح 11
2-بحار الانوار، به نقل از سایت رهپویان
3-بحار / ج 97 / ص 83 به نقل از کتاب امر به معروف و نهی از منکر محسن قرائتی
4-مستدرک الوسائل: ج 12، ص 416، ح 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 121، ح 4.
5-بحارالأنوار: ج 2، ص 130، ح 15 و ج 75، ص 127، ح 10.
6-إحقاق الحقّ: ج 11، ص 431.
7-کمال الدین ج1 باب 30 ح
باز باران با ترانه
می خورد بر بام خانه
یادم آید کربلا را
دشت پر شور و نوا را
گردش یک روز غمگین
گرم و خونین
لرزش طفلان نالان
زیر تیغ و نیزه ها را
*
باز باران با صدای گریه های کودکانه
از فراز گونه های زرد و عطشان
با گهرهای فراوان
می چکد از چشم طفلان پریشان
پشت نخلستان نشسته
رود پر پیچ و خمی در حسرت لبهای ساقی
چشم در چشمان هم آرام و سنگین
می چکد آهسته از چشمان سقا
بر لب این رود پیچان
باز باران
*
باز باران با ترانه
آید از چشمان مردی خسته جان
هیهات بر لب
از عطش در تاب و در تب
نرم نرمک می چکد این قطره ها روی لب
شش ماهه طفلی
رو به پایان
مرد محزون
دست پر خون می فشاند
از گلوی نازک شش ماهه
بر لب های خشک آسمان با چشم گریان
باز باران
*
باز هم اینجا عطش
آتش شراره جسمها
افتاده بی سر پاره پاره
می چکد از گوشها باران خون و کودکان بی گوشواره
شعله در دامان و در پا می خلد خار مغیلان
وندرین تفتیده دشت و سینه ها برپاست طوفان
دستها آماده شلاق و سیلی
چهره ها از بارش شلاقها گردیده نیلی
دراین صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر زناله
پای خسته
دلشکسته
روبرو بر نیزه ها خورشید تابان
می چکد از نوک سرخ نیزه ها
بر خاک سوزان
باز باران باز باران
*
قطره قطره می چکد از چوب محمل
خاکهای چادر زینب به آرامی شود گل
می رود این کاروان منزل به منزل
می شود از هر طرف این کاروان هم سنگ باران
آری آری
باز سنگ و باز باران
آری آری
تا نگیرد شعله ها در دل زبانه
تا نگیرد دامن طفلان محزون را نشانه
تا نبیند کودکی لب تشنه اینجا اشک ساقی
بر فراز خیمه برگونه ها
بر مشک ساقی
کاش می بارید باران.
علی اصغر کوهکن
احادیث و روایات بسیار زیادی از ائمه معصومین (ع) درباره اهمیت عزاداری و اندوه روز عاشورا و بزرگداشت این روز بسیار بزرگ که شهادت سومین پیشوای شیعیان مسیر بشریت را از انحراف نجات داد ذکر شده است.
امام رضا(ع) میفرمایند: "هر که در روز عاشورا کار و کسب خود را فرو گذارد، خداوند حاجتهای دنیا و آخرت او را بر آورده سازد2".
امام صادق(ع) فرموند: "روز شهادت امام حسین علیهالسلام سوگناکترین روزها است3".
همچنین آن حضرت به مسمع که از سوگواران و گریه کنندگان بر عزای حسینی بود، فرمود: "خدای، اشک تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش، تو از آنانی که از دلسوختگان ما به شمار میآیند، و از آنانی که با شادی ما شاد میشوند و با اندوه ما غمگین میگردند. آگاه باش! تو هنگام مرگ، شاهد حضور پدرانم بر بالین خویش خواهی بود4".
امام رضا(ع) همچنین فرمودند: "روز عاشورا، روز مصیبت و حزن و گریه (امام کاظم علیهالسلام) بود و میفرمود:"در چنین روزی بود که حسین علیهالسلام کشته شد5".
منبع:
1- علل الشرائع: 227 / 2 منتخب میزانالحکمة: 382
2- علل الشرائع، ص 227.
3- علل الشرائع، ص 225.
4- وسائل الشیعه، ج 10، ص 397
5- الأمالی، صدوق، ص 128.